دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. واقع در 7هزارگزی شمال خاوری قلعۀ کلات مرکز دهستان و 48هزارگزی شمال راه شوسۀ بهبهان به آرو. با 150 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ساکنین آن از طایفۀدشمن زیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. واقع در 7هزارگزی شمال خاوری قلعۀ کلات مرکز دهستان و 48هزارگزی شمال راه شوسۀ بهبهان به آرو. با 150 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ساکنین آن از طایفۀدشمن زیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 90هزارگزی شمال خاوری فریمان و سر راه مالرو عمومی شاهان گرماب به بغبغو. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 90هزارگزی شمال خاوری فریمان و سر راه مالرو عمومی شاهان گرماب به بغبغو. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
یا درخت دنبه. نام عمومی چندین درخت از تیره فرفیون ها که دارای پیه گیاهی هستند. پوشش دانۀ درخت پیه چینی پیهی دارد که از آن شمع و صابون میسازند. جوزهای درخت پیه استوائی نیز دارای چربی خاصی است که برای ساختن شمع بکار میرود. (از دائره المعارف فارسی)
یا درخت دنبه. نام عمومی چندین درخت از تیره فرفیون ها که دارای پیه گیاهی هستند. پوشش دانۀ درخت پیه چینی پیهی دارد که از آن شمع و صابون میسازند. جوزهای درخت پیه استوائی نیز دارای چربی خاصی است که برای ساختن شمع بکار میرود. (از دائره المعارف فارسی)
در رشت و مازندران آن را انجیلی نیز گویند و در ناحیۀ حاجی لر و آستارا به نام دمر آغاجی معروف است، (از یادداشتهای مرحوم دهخدا)، درختی است، رجوع به تو و جنگل شناسی ساعی ص 182 و انجیلی شود
در رشت و مازندران آن را انجیلی نیز گویند و در ناحیۀ حاجی لر و آستارا به نام دَمِر آغاجی معروف است، (از یادداشتهای مرحوم دهخدا)، درختی است، رجوع به تو و جنگل شناسی ساعی ص 182 و انجیلی شود
درخت گرمسیری از نوع آرتوکارپوس که میوۀ آن غذای عمده مردم نواحی استوائی اقیانوس کبیر و جزایر هند غربی است و چون پخته شود شبیه به نان میباشد. (از دائره المعارف فارسی)
درخت گرمسیری از نوع آرتوکارپوس که میوۀ آن غذای عمده مردم نواحی استوائی اقیانوس کبیر و جزایر هند غربی است و چون پخته شود شبیه به نان میباشد. (از دائره المعارف فارسی)
حالت و چگونگی درخشان. تابش. تلألؤ: هر یک از خوبی چون باغ به هنگام بهار وز درخشانی چون ماه به هنگام سحر. فرخی. مواهه، موهه، درخشانی آب روی. (منتهی الارب)
حالت و چگونگی درخشان. تابش. تلألؤ: هر یک از خوبی چون باغ به هنگام بهار وز درخشانی چون ماه به هنگام سحر. فرخی. مواهه، موهه، درخشانی آب روی. (منتهی الارب)